بازگشت به صفحه اصلی   

بازگشت به صفحه قانون اساسي كشورها

 

                                                                 روسيه

اصل 1

ااتحاد جماهير شوروي سوسياليستي يك دولت سوسياليستي است كه بيانكٌر اراده و منافع كاركٌران، دهقانان، روشنفكران و همه اقوام كشور مىباشد.ا

اصل 2

ادر شوروي قدرت دولت ناشي از مردم است و از طريق شوراهاي نمايندكٌان مردم كه بنياد سياسي شوروي را تشكيل مىدهد، اعمال مىشود، كليه اركٌانهاي دولتي تحت نظارت شوراهاي مزبور قرار دارند.ا

اصل 3

ادولت شوروي بر ثايه اصل مركزيت دمكراتيك، سازمان يافته و عمل مىنمايد، كليه اركٌانهاي دولت از درجات ثايين تا بالا انتخابي بوده و در برابر مردم مسإوليت دارند و تصميمات اركٌانهاي مافوق براي اركٌانهاي ثايينتر لازم‏الاجرا است. مركزيت دمكراتيك، رهبري مركزي را با ابتكار و فعاليت خلاقه اركٌانهاي محلي و با مسإوليت هر يك از اركٌانهاي حكومتي و مأموران در قبال وظاإفي كه به آنها سثرده شده است، مىآميزد.ا
ا ا

اصل 4

ادولت شوروي و كليه اركان آن بر اساس نظام سوسياليستي وظيفه حفظ و نظم و امنيت، تأمين منافع جامعه و حقوق و آزادي شهروندان را به عهده دارند سازمانهاي دولتي و اجتماعي و مسإولين امور مكلف به رعايت قانون اساسي و ساير قوانين شوروي مىباشند.ا
ا ا

اصل 5

اامور مهم دولتي به معرض مباحتْ عمومي و همه‏ثرسي مردم كٌذارده خواهد شد.ا

اصل 6

احزب كمونيست اتحاد جماهير شوروي نيروي رهبري كننده و هدايت‏كننده جامعه شوروي و هسته نظام سياسي آن و كليه سازمانهاي دولتي و عمومي است. حزب كمونيست شوروي براي مردم بوجود آمده و در خدمت آنان است. اين حزب بر اساس ماركسيسم - لنينيسم، سير تحول جامعه و خط مشي سياست داخلي و خارجي را تعيين مىكند. حزب همئنين كار عظيم سازندكٌي مردم شوروي را هدايت كرده و با برنامه منظم و تإوريك كوششهاي مردم را در جهت حصول ثيروزي كمونيسم رهنمون مىكٌردد. همه سازمانهاي حزبي در ئهارئوب قانون اساسي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي عمل مىكنند.ا

اصل 7

ااتحاديه‏هاي كاركٌري، اتحاديه سراسري لنينيستي جوانان كمونيست شوروي، تعاونيها و ديكٌر سازمانهاي اجتماعي طبق وظايف مقرر در اساسنامه‏هاي مربوط، در اداره امور مملكتي و در حل مساإل سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنكٌي شركت مىنمايد.ا

اصل 8

اهيأت كاركنان موُسسات در مباحتْه و تصميم‏كٌيري ثيرامون امور دولتي و عمومي، برنامه‏ريزي توليدي و توسعه اجتماعي، آموزشي و كاريابي، مديريت بنكٌاه‏ها و سازمانها، بهبود شرايط كار و معيشت و در ساير اقدامات اجتماعي و فرهنكٌي مشاركت مىكند. هيأت كاركنان موُسسات رقابت سوسياليستي را كٌسترش داده، شيوه‏هاي مترقي كار و انضباط توليد بر ثايه اصول كمونيستي را ترويج و ترغيب نموده و براي بالا بردن سطح آكٌاهي‏هاى سياسي، فرهنكٌي و مهارتهاي حرفه‏اي تلاش مىنمايد.ا

اصل 9

ااساس نظام سياسي جامعه شوروي بر ثايه توسعه دمكراسي سوسياليستي به معناي مشاركت هر ئه بيشتر شهروندان در اداره امور جامعه و دولت، افزايش فعاليت سازمانهاي اجتماعي، تحكيم مباني حقوقي، عملكردهاي دولتي و اجتماعي و آزادي بيشتر براي مردم و احترام به افكار عمومي استوار است.ا

اصل 10

انظام اقتصادي شوروي بر اساس اصول مالكيت سوسياليستي ثروتكل توليد و در شكل مالكيت دولتي - مالكيت تعاوني و مزارع جمعي مىباشد. اموال اتحاديه‏هاي صنفي و ديكٌر سازمانهاي اجتماعي براي انجام وظاإف محول در اساسنامه‏هاي مربوط طبق اصول مالكيت سوسياليستي اداره مي‏شود حكومت، مالكيت سوسياليستي را صيانت نموده و براي رشد آن فعاليت مىنمايد. هيئكس حق ندارد در جهت منافع شخصي و مقاصد سودجويانه از مالكيت سوسياليستي بهره‏برداري كند.ا

اصل 11

امالكيت دولتي يعني مالكيت مشترك مردم شوروي، شكل اصلي مالكيت سوسياليستي است، زمين، ذخاإر زيرزميني، آب و جنكٌل منحصرا متعلق به دولت است. وساإل اساسي توليد در صنايع و ساختمان و كشاورزي، ترابري ارتباطات، بانكها، دارايي، موُسسات بازركٌاني، موُسسات عام‏المنفعه، شهرداريها بيشتر اماكن شهري و داراييهاي ديكٌري كه براي هدفهاي دولت ضروري است متعلق به دولت است.ا

اصل 12

ازمينها و اراضي كشاورزي جهت استفاده رايكٌان در زمان نامحدود در اختيار مزارع جمعي (كولخوزها) و سازمانهاي تعاوني و ساير مجتمع‏هاي مربوط كه در اساسنامه‏هاي مقرر عنوان شده قرار داشته و به نام آنان تْبت مىكٌردد.ا
ا دولت به توسعه مالكيت كولخوزي و تعاوني و نزديك ساختن آن به مالكيت دولتي كمك مىكند.ا
ا كولخوزها و بهره‏برداران از زمين موظفند از اراضي مذكور استفاده لازم را به عمل آورده و در افزايش محصولات آن جديت به عمل آورند.ا

اصل 13

امنشاء مالكيت شخصي شهروندان شوروي، درآمد حاصله از كار است. مالكيت شخصي شامل وساإل مورد استفاده زندكٌي روزمره، اشياء لازم براي مصارف شخصي و رفاهي، قطعات كوئك زمين، يك خانه مسكوني و ثس‏اندازهاي حاصله از كار مىباشد.ا
ا اموال شخصي شهروندان و حق وراتْت بر آن مورد حمايت دولت است.ا
ا مىتوان استفاده از زمين را به طريقي كه قانون مقرر مىدارد، براي دامداري مرغداري، باغداري، جاليزكاري و سكونت به شهروندان واكٌذار نمود.ا
ا دولت و تعاونيهاي كشاورزي در امر بهره‏برداري از اين زمينها كمكهاي لازم را به شهروندان خواهند نمود.ا
ا موارد مذكور از طرف دولت واكٌذار شده و مىبايد به شيوه معقول از آن استفاده شود. اموالي كه در اختيار شهروندان قرار مىكٌيرد نبايد موجب درآمدهايي كه حاصل دسترنج آنان نيست، كٌردد، و يا موجب لطمه به منافع جامعه شود.ا

اصل 14

امنشأ افزايش تْروت عمومي و رفاه مردم در شوروي "كار‏‏‏" بوده و استتْمْار مردم ممنوع است.ا
ا دولت ميزان كار و مصرف را طبق اصول سوسياليسم تعيين خواهد كرد. "از هر كس به اندازه تواناييش و به هر كس به اندازه نيازش".ا
ا دولت از آنكٌونه درآمدهايي كه قابل ماليات كٌرفتن است ماليات مقرر را تعيين و اخذ مىنمايد.ا
ا ا

اصل 15

اهدف توليد در سوسياليسم عبارت است از تأمين نيازمنديهاي روزافزون مادي و معنوي مردم.ا
ا دولت به اتكاء تلاش زحمتكشان و كاربرد تكنولوؤي و بهبود مديريت نسبت به افزايش بهره‏وري كار، بالا بردن سطح كارآيي و بهبود كيفيت كار و رشد اقتصاد ملي اقدام مىنمايد.ا
ا ا

اصل 16

ااقتصاد شوروي مجموعه اقتصادي واحدي است كه كليه شاخه‏هاي توليد اجتماعي، توزيع و مبادله را در سراسر كشور در بر مىكٌيرد .ا
ا اداره امور اقتصادي براي توسعه اقتصادي و اجتماعي بر اساس برنامه‏هاي دولتي همراه با استقلال مديران و ابتكار افراد صورت كٌرفته و از اهرمهاي اقتصادي مانند مسإوليت مديران، سودها، هزينه‏ها و ديكٌر انكٌيزه‏هاي اقتصادي استفاده خواهد شد.ا
ا ا

اصل 17

اكار انفرادي در زمينه صنايع دستي، كشاورزي، خدمات كه صرفا مبتني بر كار و فعاليت شهروندان و اعضاي خانواده آنان مىباشد، قانونا مجاز شمرده شده و دولت در جهت تنظيم و سودآوري آن به نفع جامعه تلاش مىكند.ا

اصل 18

ادر شوروي با توجه به منافع نسل حاضر و نسل آينده تدابير لازم جهت حفاظت و صيانت از زمين، ذخاير زيرزميني، منابع آًب، كشاورزي، تْروت حيواني، سالم نكٌهداشتن محيط زيست به كار كٌرفته مىشود.ا

اصل 19

امبناي اجتماعي اتحاد شوروي، اتحاد خلل‏ناثذير كاركٌران. دهقانان و روشنفكران است. دولت با اختلافات طبقاتي در جامعه، مبارزه مىكند و در جهت رشد همه ملل و اقوام شوروي و نزديك كردن آنان به يكديكٌر تلاش خواهد كرد.ا

اصل 20

ابر طبق آرمان كمونيستي "رشد آزاد هر فرد شرط رشد آزاد همه است".ا
ا دولت زمينه‏هاي ايجاد فرصتهاي واقعي بيشتر جهت رشد تواناييها و شخصيت افراد را فراهم خواهد كرد.ا
ا ا

اصل 21

ادولت براي بهبود شرايط كار و اصول ايمني آن و از ميان بردن كارهاي سخت بدني از طريق سازماندهي علمي به مكانيزه كردن امر توليد در همه رشته‏هاي اقتصاد ملي اهتمام خواهد ورزيد.ا

اصل 22

ادر اتحاد شوروي برنامه تبديل كار كشاورزي به يكي از انواع كار صنعتي و نيز توسعه موُسسات آموزشي، فرهنكٌي، بهداشتي، بازركٌاني، خدمات عمومي، امور عام‏المنفعه به طور مستمر اجراء مىشود.ا
ا دولت در جهت بهسازي مناطق روستايي و تحول آنها به شكل شهركهاي آباد، به صورت مستمر تلاش مىنمايد.ا
ا ا
ا ا

اصل 23

ادولت از طريق افزايش باروري كار، سطح دستمزد و درآمدهاي واقعي زحمتكشان را همواره بالا مىبرد. به منظور تأمين بيشتر نيازهاي مردم شوروي، صندوقهاي اجتماعي مصرف ايجاد مىشود.ا
ا دولت با شركت وسيع سازمانهاي اجتماعي و هيأتهاي كاركنان موُسسات، موجبات رشد و توزيع عادلانه اين قبيل صندوقها را فراهم مىسازد.ا

اصل 25

ادر شوروي سيستم واحد آموزش عمومي كه داإما در حال تكامل است وجود دارد. اين سيستم، آموزش عمومي و حرفه‏اي شهروندان را تأمين مىكند و رشد معنوي و جسمي جوانان را بر اساس تعاليم كمونيستي مد نظر داشته و آنان را براي كار و فعاليتهاي اجتماعي آماده مىسازد.ا
ا ا

اصل 26

اثيشرفت منظم علوم و تربيت كادرهاي علمي و تشويق به ثؤوهش‏هاي علمي در عرصه اقتصاد ملي و ساير مظاهر زندكٌي موردحمايت دولت است.ا

اصل 24

ادر اتحاد شوروي سيستمهاي دولتي بهداري، بازركٌاني، خدمات اجتماعي و امور عام‏المنفعه داإر و در حال توسعه مىباشد.ا
ا دولت فعاليتهاي تعاوني اجتماعي را تشويق و به ثيشرفت امر تربيت بدني عمومي و ورزش در سطح وسيع همت مىكٌمارد.ا

اصل 27

اتربيت اخلاقي جامعه و ثرورش ذوق هنري و ارتقاء سطح فرهنكٌي مردم شوروي و كٌسترش حرفه‏هاي مختلف، مورد حمايت دولت است.ا

اصل 28

ااتحاد شوروي با استواري سياست لنيني صلح را دنبال مىكند و براي تحكيم امنيت و همكاري كٌسترده بين‏المللي مىكوشد. هدف سياست خارجي شوروي تأمين شرايط مساعد بين‏المللي لازم براي اشاعه كمونيزم در شوروي و دفاع از منافع اتحاد شوروي، تحكيم مواضع سوسياليزم جهاني، ثشتيباني از مبارزات مردم براي آزادي و ترقي، ثيشكٌيري از جنكٌهاي تجاوزكارانه دسيبابي به خلع سلاح عمومي و تحقق اصول همزيستي مسالمت‏آميز با كشورهايي كه داراي نظام اجتماعي مختلف مىباشند، خواهد بود. تبليغ جهت جنكٌ در شوروي ممنوع است.ا

اصل 29

اروابط شوروي با كشورهاي ديكٌر بر اساس رعايت برابري حاكميت، امتناع متقابل از توسل به زور يا تهديد توسل به زور، تغييرناثذيري مرزها، احترام به تماميت ارضي كشورها، حل مسالمت‏آميز منازعات، عدم مداخله در امور داخلي يكديكٌر، احترام به حقوق بشر و آزاديهاي اساسي، احترام به حق مليت‏ها در امر حاكميت بر سرنوشت خويش، همكاري ميان كشورها، اجراي صحيح و دقيق معاهداتي كه از اصول و موازين حقوق بين‏المللي و از قراردادهاي بين‏المللي منعقده توسط شوروي ناشي مىشود، استوار است.ا

اصل 30

اشوروي به عنوان واحدي ناكٌسستني از سيستم جهاني سوسياليزم و جامعه كشورهاي سوسياليستي محسوب مىكٌردد. دوستي و همكاري با كشورهاي سوسياليستي بر اساس انترناسيوناليسم سوسياليستي ترويج و ترغيب مىكٌردد و اين كشور در وحدت اقتصادي و تقسيم كار بين‏المللي سوسياليستي به طور فعال شركت مىورزد.ا

اصل 31

ادفاع از ميهن سوسياليستي از مهمترين وظاإف دولت و تمامي آحاد ملت است، به منظور دفاع از دستاوردهاي سوسياليستي، صلح، حاكميت و تماميت ارضي كشور، نيروهاي مسلح شوروي تشكيل شده و نظام وظيفه عمومي اجباري برقرار كٌرديده است. وظيفه نيروهاي مسلح در قبال مردم عبارت است از دفاع مطمإن از كشور و حفظ آمادكٌي رزمي داإمي براي دفع سريع هر كٌونه تجاوز.ا

اصل 32

ادولت، امنيت و قدرت دفاعي كشور را تأمين مىكند و نيروهاي مسلح كشور را به كليه وساإل لازم جهت دفاع از كشور مجهز مىنمايد. وظاإف اركٌانهاي دولتي، سازمانهاي اجتماعي و مسإولين امور و شهروندان در زمينه تأمين امنيت كشور و تحكيم قدرت دفاعي آن به وسيله قوانين شوروي سوسياليستي تعيين مىشود.ا
ا ا

اصل 33

اتابعيت فدرال يكسان در سراسر اتحاد شوروي برقرار است.ا
ا شهروند يك جمهوري متحده، شهروند اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي به شمار مىرود. مباني تحصيل و سلب تابعيت شوروي به موجب قانون تعيين مىشود. اتباع شوروي مقيم خارج از كشور از حمايت دولت شوروي برخوردارند.ا
ا ا

اصل 34

ااتباع شوروي بدون تمايز از حيتْ اصل و نسب، موقعيت اجتماعي و توانايي مالي، تعلق نؤادي و ملي، جنس، تحصيلات، زبان، مذهب، شغل، محل سكونت و عوامل ديكٌر از حقوق مساوي برخوردارند. برابري حقوق اتباع، در تمامي زمينه‏هاي اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنكٌي تضمين مىكٌردد.ا

اصل 35

ازنان و مردان در شوروي از حقوق مساوي برخوردارند. اين تساوي از طريق امكاناتي كه براي زنان در امر تحصيلات و آموزش حرفه‏اي، كار، ثاداش، رتبه فعاليتهاي سياسي و فرهنكٌي فراهم مىكٌردد، تضمين مىشود. در شوروي مادران از حمايت مادي و معنوي برخوردار كٌرديده به طوري كه بتوانند كار را با وظاإف مادري درآميزند.ا

اصل 36

ااتباع شوروي از هر نؤاد و مليت از حقوق برابر برخوردارند. تأمين اين حقوق از طريق سياست رشد همه جانبه و همكاري همه ملل و اقوام ساكن شوروي با يكديكٌر و از طريق تقويت روحيه ميهن‏ثرستي و اشاعه انترناسيوناليسم سوسياليستي و از طريق استفاده از زبان مادري و زبانهاي ملل ديكٌر در شوروي انجام مىكٌيرد. هر كٌونه محدوديت مستقيم و غير مستقيم حقوق، برتري نؤاد و ملي، ستيزه‏جويي و تحقير يكديكٌر به موجب قانون ممنوع و موجب مجازات است.ا

اصل 37

ااتباع خارجي و افراد بدون تابعيت كه در شوروي زندكٌي مىكنند داراي حقوق و آزاديهاي مصرح در قانون و از جمله حق مراجعه به دادكٌاه و ديكٌر دستكٌاه‏هاي دولتي براي دفاع از حقوق شخصي و دارايي و حقوق خانوادكٌي خود مىباشند. خارجيان و افراد بدون تابعيت در شوروي موظفند قانون اساسي و ساير قوانين را محترم شمارند.ا

اصل 38

اشوروي به آن دسته از خارجياني كه به سبب دفاع از منافع زحمتكشان و حمايت از صلح و مشاركت در جنبشهاي انقلابي و آزاديبخش ملي و فعاليتهاي مترقيانه اجتماعي، سياسي، علمي مورد تعقيب قرار مىكٌيرند حق ثناهندكٌي اعطاء مىكند.ا

اصل 39

ااتباع شوروي از كليه حقوق و آزاديهاي اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فردي اعلام شده و مصرح در قانون اساسي و در ساير قوانين شوروي برخوردار مىباشند.ا
ا نظام سوسياليستي كٌسترش حقوق و آزاديها و بهبود مستمر شرايط زندكٌي اتباع را با اجراي برنامه‏هاي رشد اجتماعي، اقتصادي و فرهنكٌي تأمين مىنمايد. استفاده از حقوق و آزاديها نبايد به منافع جامعه و دولت و حقوق شهروندان ديكٌر لطمه وارد نمايد.ا

اصل 40

ااتباع شوروي از حق كار با دستمزدي هماهنكٌ با مقدار و كيفيت كار كه نبايد از حداقل مقرر شده توسط دولت كمتر باشد برخوردارند. حق انتخاب حرفه، شغل و كار، مطابق با ذوق، استعداد، مهارت حرفه‏اي و تحصيلات و با توجه به نيازمنديهاي اجتماعي مورد حمايت قرار مىكٌيرد. اين حق از طريق سيستم اقتصاد سوسياليستي، رشد مستمر نيروهاي سواره، آموزش حرفه‏اي رايكٌان، بالابردن سطح مهارت در كار از طريق آموختن تخصصهاي تازه و كٌسترش سيستم راهنمايي حرفه‏اي تأمين مىكٌردد.ا

اصل 41

ااتباع شوروي از حق استراحت و فراغت برخوردارند. حق مذكور از طريق برقراري كار هفتكٌي حداكتْر به مدت 41 ساعت براي كاركٌران، كارمندان و برقراري ساعات كار كمتر در برخي مشاغل و حرفه‏ها با برخورداري از مرخصي سالانه با حفظ حقوق و تعطيلات هفتكٌي و امكانات مساعد براي استراحت در محل زندكٌي تأمين مىكٌردد. زمان كار و استراحت كولخوزيها توسط كولخوزها تنظيم مىشود. ا

اصل 42

ااتباع شوروي از حق حفاظت از تندرستي برخوردارند. اين حق از طريق كمكهاي ثزشكي رايكٌان كه توسط موُسسات بهداشتي دولتي صورت مىكٌيرد تأمين مىكٌردد. كٌسترش موُسسات درماني و بهداري و توليدات بهداشتي، ثيشكٌيري بيماريها، اتخاذ تدابير لازم براي بهسازي محيط زيست، توجه به تندرستي اطفال، منع كار بدون آشنايي با اصول فني و حرفه‏اي براي كودكان تلاش در جهت كاهش بيماريها و افزايش طول عمر از جمله تدابير لازم براي اجراء و تحقق اين حق است.ا

اصل 43

ااتباع شوروي از حق تأمين در دوران ثيري و در صورت بروز بيماري، ازكارافتادكٌي و از دست دادن نان‏آور خانواده برخوردار مىباشند. اين حق از طريق بيمه اجتماعي كاركٌران، كارمندان، كولخوزيها، ثرداخت مقرري بازنشستكٌي از سوي دولت يا از سوي كولخوزها در دوران ثيري صورت مىثذيرد. همئنين معلولين و كهنسالان از كمكهاي سازمان تأمين اجتماعي برخوردار مىكٌردند.ا

اصل 44

ااتباع شوروي از حق مسكن برخوردارند. اين حق از طريق كٌسترش و حفاظت دارايي دولتي و اجتماعي در زمينه مسكن و كمك به خانه‏سازي تعاوني و توزيع عادلانه خانه‏هاي مرغوبي كه بابت اجاره آنها مبلغ نازلي از سوي شهروندان ثرداخت مىشود و ساير خدمات عام‏المنفعه شهري تأمين مىكٌردد. اتباع شوروي كه از اين كمكها برخوردار مىشوند بايد از خانه‏هاي مذكور مراقبت به عمل آورند.ا

اصل 45

ااتباع شوروي از حق آموزش برخوردارند. اين حق از طريق تحصيل در همه مقاطع تحصيلات ابتدايي، دبيرستان و دانشكٌاه‏ها صورت مىكٌيرد.ا
ا و آموزش فني حرفه‏اي و تخصصي كٌسترش مىيابد.ا
ا همئنين ثرداخت كمك هزينه تحصيلي دولتي و فراهم آوردن كتب درسي رايكٌان براي تمامي محصلين و دانشجويان از جمله وظاإف دولت محسوب مىكٌردد.ا

اصل 46

ااتباع شوروي حق استفاده از دستاوردهاي فرهنكٌي را دارند. اين حق با ايجاد سهولت در دسترسي همكٌان به فرهنكٌ ميهني و جهاني كه در مجموعه‏هاي دولتي كٌردآوري مىشود، صورت مىثذيرد و نيز از طريق كٌسترش موُسسات فرهنكٌي و شبكه تلويزيوني و راديويي و نشر كتب و مطبوعات و توسعه شبكه كتابخانه‏ها به صورت رايكٌان و بسط مبادلات فرهنكٌي با كشورهاي خارجي صورت مىكٌيرد.ا

اصل 47

ااتباع شوروي با هدف بنياد نهادن كمونيسم، از آزادي كار علمي، فني و هنري برخوردارند. اين حق از طريق كٌسترش ثؤوهشهاي علمي، تشويق اختراعات و نوآوريها و كٌسترش ادبيات و هنر تأمين مىكٌردد. انجمن‏هاي هنرمندان و نويسندكٌان مورد حمايت مالي دولت قرار كٌرفته و از حقوق موُلفان و مخترعان توسط دولت ثشتيباني مىكٌردد.ا

اصل 48

ااتباع شوروي در اداره امور دولتي و اجتماعي و نيز در بحتْ و تدوين قوانين فدرال و محلي مشاركت مىنمايند. اين حق از طريق انتخاب شدن و انتخاب كردن و مشاركت در شوراهاي نمايندكٌان مردم و ديكٌر اركٌانهاي دولتي صورت مىثذيرد.ا

اصل 49

ااتباع شوروي مىتواند با ثيشنهادات خود، در بهبود فعاليتهاي سازمانهاي دولتي و اجتماعي شركت نموده و از نواقص كار انتقاد نمايند مسإولين موظفند به ثيشنهادات توجه نموده و تدابير لازم را اتخاذ نمايند. تعقيب افراد به سبب انتقاد ممنوع و متخلفين مورد بازخواست قرار مىكٌيرند.ا
ا ا

اصل 50

اآزادي بيان، مطبوعات، اجتماعات، تظاهرات كه مطابق با منافع مردم و به منظور تحكيم نظام سوسياليستي در شوروي باشد تضمين مىكٌردد به منظور تحقق آزاديهاي سياسي مذكور، تسهيلات لازم براي مردم در جهت استفاده از ساختمانهاي عمومي، خيابانها و ميادين و نيز استفاده از وساإل ارتباط جمعي فراهم مىكٌردد.ا

اصل 51

ااتباع شوروي به منظور تحقق بناي كمونيسم، حق تشكيل سازمانهاي اجتماعي براي انجام فعاليتهاي سياسي را دارا مىباشند.ا

اصل 52

ااتباع شوروي از آزادي عقيده برخوردارند و لذا افراد مىتوانند از يك مذهب ثيروي نموده و يا به هيئ يك از مذاهب اعتقاد نداشته باشند. حق انجام مراسم و فراإض مذهبي تأمين مىكٌردد. در زمينه معتقدات مذهبي، برانكٌيختن عداوت و برخوردهاي اجتماعي ممنوع است.ا
ا در اتحاد شوروي مذهب از سياست و مدرسه از مذهب جدا است.ا

اصل 53

اخانواده از حمايت دولت برخوردار است و ازدواج با توافق زوجين صورت مىكٌيرد. و زوجين در روابط خانوادكٌي داراي حقوق مساوي هستند. دولت از طريق توسعه موُسسات مخصوص كودكان جهت ثرداخت كمك معاش خصوصا به خانواده‏هاي ثرجمعيت اقدام مىنمايد.ا

اصل 54

ااتباع شوروي را نمىتوان بازداشت نمود مكٌر به حكم دادكٌاه يا اجازه دادستان.ا

اصل 55

اهيئكس بدون مجوز قانوني حق ورود به خانه شهروندان را ندارد.ا

اصل 56

ازندكٌي خصوصي شهروندان، مكاتبات و مكالمات تلفني و مخابرات تلكٌرافي از مصونيت برخوردار است.ا
ا ا

اصل 57

ااحترام به شخصيت انسان و حمايت از حقوق و آزاديهاي شهروندان شوروي وظيفه همه دستكٌاه‏هاي دولتي و مقامات مسإول است.ا
ا اتباع شوروي در قبال تعدي به حيتْيت، حيات و سلامت، آزادي شخصي و اموال خويش از حمايت قضايي برخوردارند.ا

اصل 58

ااتباع شوروي حق دارند در صورت تخلف اركٌانهاي دولتي عليه آنها شكايت كنند. شكايت طبق تشريفات و ظرف مدت مقرر در قانون بايد مورد رسيدكٌي قرار كٌيرد. نقض قوانين توسط مسإولين قابل رسيدكٌي در دادكٌاه است. اتباع شوروي حق جبران خسارت ناشي از اعمال غير قانوني دستكٌاه‏هاي دولتي و مسإولين را كه در حين انجام وظيفه هستند، دارا مىباشندا

اصل 59

اتأمين حقوق و آزاديهاي اتباع شوروي از تكاليفي كه به عهده آنان قرار دارد قابل تفكيك نيست. مردم موظفند قانون اساسي و ساير قوانين و مقررات جامعه سوسياليستي را محترم شمرده و شايستكٌي خود را به عنوان تبعه شوروي نشان دهند.ا

اصل 60

ااتباع شوروي در خصوص كار بايد رعايت انضباط را نموده و همكٌي در صورت توانايي مكلف به كار كردن مىباشند. استنكاف از كار كردن با اصول حاكم بر جامعه سوسياليستي سازكٌار نيست.ا

اصل 61

اتبعه شوروي مكلف به حفظ مالكيت سوسياليستي است. وظيفه مردم مبارزه عليه اختلاس و اسراف و تبذير اموال دولتي و داراييهاي عمومي مىباشد. كساني كه به مالكيت سوسياليستي تجاوز كنند طبق قانون به مجازات مىرسند.ا
ا ا

اصل 62

ااتباع شوروي مكلف به حفظ منافع دولت و كمك به تحكيم و اعتبار آن مىباشند. دفاع از مهين وظيفه مقدس هر يك از اتباع شوروي است. خيانت به ميهن بزركٌترين جرم در قبال ملت محسوب مىكٌردد.ا

اصل 63

اخدمت وظيفه عمومي براي اتباع شوروي يك امر ثر افتخار است.ا

اصل 64

ااتباع شوروي مكلفند شإون ملي يكديكٌر را محترم بشمارند و دوستي ميان ملل و اقوام ساكن كشور كتْيرالمله شوروي را تحكيم بخشند.ا

اصل 65

ااتباع شوروي مكلفند حقوق و منافع قانون يكديكٌر را محترم شمرده و به حفظ نظم عمومي كمك كنند.ا

اصل 66

ااتباع شوروي مكلفند فرزندان خود را به خوبي تربيت نموده و آنان را مفيد برا ي جامعه بار آورند. فرزندان مكلفند از ثدر و مادر مواظبت نموده و به آنان ياري رسانند.ا

اصل 67

ااتباع شوروي مكلف به حفظ منابع و تْروتهاي طبيعي مىباشند.ا

اصل 68

ااتباع شوروي مكلف به حفظ آتْار تاريخي و ديكٌر آفريده‏هاي فرهنكٌي و ديني مىباشند.ا

اصل 69

ااتباع شوروي با الهام از اصل انترناسيوناليسم مىبايد در جهت توسعه دولتي و همكاري با ساير ملل و تحكيم صلح عمومي تلاش نمايند.ا

اصل 70

ااتحاد جماهير شوروي سوسياليستي، دولت واحد فدرال كتْيرالمله‏اي است كه بر اساس فدراليسم سوسياليستي با رعايت حق ملل در تعيين آزادانه سرنوشت خويش و اتحاد جمهوري‏هاي متساوي‏الحقوق شوروي تشكيل شده است. اتحاد جماهير شوروي تجلي وحدت مردم شوروي در ئهارئوب دولت واحد است و كليه ملل و اقوام براي ساختن كمونيسم تلاش مي‏نمايند.ا

اصل 71

ااتحاد جماهير شوروي سوسياليستي از جمهوريهاي زير تشكيل شده است:ا
ا 1 - جمهوري شوروي فدراتيو سوسياليستي روسيها
ا 2 - جمهوري شوروي سوسياليستي اوكراينا
ا 3 - جمهوري شوروي سوسياليستي بلوروسيا
ا 4 - جمهوري شوروي سوسياليستي ازبكستانا
ا 5 - جمهوري شوروي سوسياليستي قزاقستانا
ا 6 - جمهوري شوروي سوسياليستي كٌرجستانا
ا 7 - جمهوري شوروي سوسياليسيي آذربايجانا
ا 8 - جمهوري شوروي سوسياليستي ليتوانيا
ا 9 - جمهوري شوروي سوسياليستي ملداويا
ا 10 - جمهوري شوروي سوسياليستي لتونيا
ا 11 - جمهوري شوروي سوسياليستي قرقيزستانا
ا 12 - جمهوري شوروي سوسياليستي تاجيكستانا
ا 13 - جمهوري شوروي سوسياليستي ارمنستانا
ا 14 - جمهوري شوروي سوسياليستي تركمنستانا
ا 15 - جمهوري شوروي سوسياليستي استونيا

اصل 72

احق خروج آزادانه از اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي براي هر جمهوري متحده محفوظ است.ا

اصل 73

ااتحاد جماهير شوروي سوسياليستي به وسيله اركٌانهاي عالي ذيصلاح دولتي حل و فصل امور را به عهده دارد:ا
ا 1 - قبول الحاق جمهوري‏هاي جديد به اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي، تصويب تأسيس جمهوريهاي خودمختار و استانهاي خودمختار جديد در ئهارئوب جمهوريهاي متحده.ا
ا 2 - تعيين مرز دولتي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي و تصويب تغيير مرزهاي ميان جمهوريهاي متحده.ا
ا 3 - تعيين اصول كلي براي سازماندهي و فعاليتهاي اركٌانهاي قدرت و اداره امور دولتي جمهوريها و اركٌانهاي محلي.ا
ا 4 - تأمين وحدت قانونكٌذاري در سراسر اتحاد جماهير شوروي و جمهوريهاي متحده.ا

اصل 74

ادر شوروي و تمامي جمهوريهاي متحده قوانين داراي اعتبار يكسان است .در صورت وجود اختلاف ميان قوانين جمهوريهاي متحده با قوانين كل كشور قانون اتحاد جماهير شوروي حاكم خواهد بود.ا

اصل 75

اسرزمين اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي سرزمين واحدي است و در بركٌيرنده ساير جمهوري‏هاي متحده مىباشد. حاكميت اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي سراسر كشور را شامل مىكٌردد.ا

اصل 76

اجمهوري متحده شوروي يك دولت حاكم سوسياليستي است كه با ديكٌر جمهوريهاي شوروي، در يك اتحاد جماهير سوسياليستي، متحد شده است. جمهوري مذكور خارج از حدود ذكر شده در اصل 73 قانون اساسي اتحاد جماهير شوروي، قدرت حكومتي را بر سرزمين خود مستقلا اعمال مىكند اين جمهوري داراي يك قانون اساسي است كه با قانون اساسي اتحاد جماهير شوروي مطابقت دارد و حاوي ويؤكٌيهاي جمهوري مزبور است.ا

اصل 77

اجمهوريهاي متحده در تصميم‏كٌيري در "شوراي عالي اتحاد جماهير شوروي"، "هيأت رييسه شوراي عالي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي"، "دولت شوروي" و ديكٌر اركٌانهاي اتحاد جماهير شوروي، در اموري كه در صلاحيت اتحاد جماهير شوروي است، شركت مىنمايد.ا
ا يك جمهوري متحده، رشد اقتصادي و اجتماعي را در سرزمين خود تأمين كرده، اعمال اختيارات اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي را در سرزمين خود تسهيل مىنمايد، و تصميمات اركٌانهاي عالي حاكمه اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي را اجراء مىكند. يك جمهوري متحده در مساإل مربوط به حوزه صلاحيت خود فعاليت بنكٌاههاي اقتصادي، موُسسات اداري و سازمانهاي تابعه اتحاد را هماهنكٌ مىسازد.ا
ا ا

اصل 78

اسرزمين يك جمهوري متحده را بدون موافقت آن جمهوري نمىتوان تغيير داد. مرزهاي ميان جمهوريهاي متحده با توافق جمهوريهاي مذكور و تصويب اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي قابل تغيير است.ا

اصل 79

ايك جمهوري متحده تقسيمات سرزمين خود را به مناطق، استانها، شهرستانها، و نواحي تعيين كرده و مساإل مربوط به سازمانهاي اداري و منطقه‏اي را خود حل مىكند.ا

اصل 80

ايك جمهوري متحده حق دارد با دول خارجي ارتباط برقرار سازد و با آنها قرارداد منعقد نمايد و نمايندكٌان سياسي و كنسولي مبادله كند و در فعاليتهاي سازمانهاي بين‏المللي شركت نمايد.ا

اصل 81

احقوق حاكمه جمهوريهاي متحده به وسيله اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي حفظ مىشود.ا

اصل 82

ايك جمهوري خودمختار جزء تشكيل دهنده يك جمهوري متحده است و در امور خارج از قلمرو اختيارات اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي و جمهوري متحده، به مساإلي كه در صلاحيتش قرار دارد مستقلا رسيدكٌي مىكند. جمهوري خودمختار داراي يك قانون اساسي است كه با قانون اساسي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي هماهنكٌي دارد و ويؤكٌيهاي جمهوري خودمختار را در بر مىكٌيرد.ا

اصل 83

اجمهوري خودمختار از طريق اركٌانهاي عالي قدرت و اداره امور دولتي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي و جمهوري متحده مربوطه در اموري كه در صلاحيت اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي و جمهوري متحده است شركت مىنمايد.ا
ا جمهوري خودمختار رشد و توسعه اقتصادي و اجتماعي را در سرزمين خويش تأمين كرده و تصميمات اركٌانهاي عالي قدرت اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي و جمهوري متحده را به مرحله اجراء در مىآورد.ا
ا جمهوري خودمختار فعاليتهاي سازمانها و بنكٌاه‏هاي تابعه دولت فدرال جمهوري متحده را در قلمرو اراضي خود هماهنكٌ و كنترل مىنمايد.ا

اصل 84

اقلمرو ارضي يك جمهوري خودمختار را بدون موافقت آن نمىتوان تغيير داد.ا

اصل 85

اجمهوري فدراتيو سوسياليستي شوروي جمهوريهاي خودمختار زير را در بر مىكٌيرد:ا
ا 1 - باشقيرستان 2 - بورياتياا
ا 3 - داغستان 4 - كارباردا-بالكارياا
ا 5 - كالموكنا 6 - كارلياا
ا 7 - ماري (مرو) 8 - مورديوياا
ا 9 - كومي 10 - آستياي شماليا
ا 11 - تاتارستان 12 - توواا
ا 13 - اودمورتيا 14 - ئئن - اينكٌوشياا
ا 15 - ئوواشيا 16 - ثاكوتياا
ا جمهوري شوروي سوسياليستي ازبكستان، جمهوري خودمختار قره‏قالثاق را در بر مىكٌيرد.ا
ا جمهوري شوروي سوسياليستي كٌرجستان، جمهوريهاي خودمختار شوروي سوسياليستي آث‏خازستان و آجارستان را در بر دارد. جمهوري شوروي سوسياليستي آذربايجان - جمهوري خودمختار شوروي سوسياليستي نخجوان را در بردارد.ا

اصل 86

ااستان خودمختار جزو تشكيل دهنده يك جمهوري متحده مىباشد.ا
ا قانون تشكيل استان خودمختار به ثيشنهاد شوراي نمايندكٌان مردم استان خودمختار در شوراي عالي جمهوري متحده مربوط به تصويب مىرسد.ا

اصل 87

اجمهوري شوروي فدراتيو سوسياليستي روسيه استانهاي خودمختار ذيل را در بر مىكٌيرد:ا
ا آديكٌيا، آلتاي كوهستاني، يهوديه، قره‏ئاي، ئركس، وهاكاس.ا
ا جمهوري شوروي سوسياليستي كٌرجستان، استانهاي خودمختار آستياي جنوبي را در بر مىكٌيرد.ا
ا جمهوري شوروي سوسياليستي آذربايجان استان خودمختار قره‏باغ كوهستاني را در بر دارد.ا
ا جمهوري شوروي سوسياليستي تاجيكستان استان خودمختار بدخشان كوهستاني را در بر دارد.ا

اصل 88

احوزه خودمختار يك جزء تشكيل‏‏دهنده يك منطقه يا يك استان است. قانون تشكيل حوزه خودمختار در شوراي عالي جمهوري متحده مربوطه به تصويب مىرسد.ا

اصل 89

اشوراهاي نمايندكٌان مردم يعني‏: "شوراي عالي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي"، "شوراهاي عالي جمهوريهاي متحده"، "شوراهاي عالي جمهوريهاي خودمختار"، "شوراهاي نمايندكٌان مردم مناطق و استانها".ا
ا شوراهاي نمايندكٌان مردم استانهاي خودمختار و حوزه‏هاي خودمختار، شوراهاي نمايندكٌان مردم نواحي شهرها و بخشها، شهركها و دهات يك سيستم واحد تشكيلات قدرت حاكمه مىباشد.ا

اصل 90

ادوره مأموريت شوراي عالي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي و شوراهاي عالي جمهوريهاي متحده و جمهوريهاي خودمختار ثنج سال و شوراهاي محلي نمايندكٌان مردم دو و نيم سال مىباشد و تاريخ انتخابات شوراهاي نمايندكٌان مردم حداقل دو ماه قبل از انقضاي مدت اختيارات شوراهاي مربوطه تعيين مىكٌردد.ا

اصل 91

امهمترين مساإلي كه در صلاحيت شوراهاي مربوطه نمايندكٌان مردم قراردارد، طي جلسات دوره‏اي آنها بررسي و حل و فصل مىشود. اين شوراها كميسيونهاي داإمي را انتخاب و اركٌانهاي اجرايي و ديكٌر اركٌانهاي تابعه خود را تشكيل مىدهند.ا

اصل 92

اشوراهاي نمايندكٌان مردم اركٌانهاي نظارت مردم را تشكيل مىدهند.ا
ا علاوه بر نظارت دولت توسط اركٌانهاي دولتي، نظارت مردم از طريق شوراهاي فوق كه نمايندكٌي زحمتكشان را در موُسسات، مزارع جمعي (كولخوزها) و ادارات و سازمانهاي به عهده دارند، صورت مىكٌيرد.ا
ا اركٌانهاي نظارت مردم در اجراي برنامه‏ها و فرامين حكومتي نظارت مىكند همئنين موارد نقض قوانين دولتي، كٌرايشهاي نادرست در اداره امور، تنكٌ‏نظريهاي اداري در كار، سوء مديريت، اسراف و تبذير، مسامحه و ديوانسالاري را كنترل كرده و سرانجام به بهبود كار دستكٌاه‏هاي دولتي كمك مىنمايد.ا

اصل 93

اشوراهاي نمايندكٌان مردم مستقيما يا از طريق اركٌانهايي كه تشكيل مىدهند كليه بخشهاي مربوط به امور دولتي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنكٌ را رهبري نموده و تصميمات لازم اتخاذ و اجراي آن را فراهم و بر آن نظارت مىنمايند.ا

اصل 94

افعاليت شوراهاي نمايندكٌان مردم از طريق مباحتْه و تصميم‏كٌيري جمعي و آزاد، آكٌاه‏سازي مردم از امور، جوابكٌويي منظم، دستكٌاه‏هاي اجرايي را در جريان فعاليتهاي خود قرارداده و آنان را در امور خويش سهمي و دخيل مىكٌردانند.ا
ا شوراهاي مذكور مىآيد از جريانات امور تصميمات متخذه، مردم را آكٌاه سازند.ا

اصل 95

اانتخابات نمايندكٌان براي تمام شوراهاي نمايندكٌان مردم بر اساس حق انتخابات عمومي برابر و مستقيم و ساري(؟) مخفي استوار است.ا

اصل 96

اانتخابات نمايندكٌان جنبه عمومي دارد و تمامي اتباع شوروي كه به سن 18 سالكٌي رسده باشند به استنتْاي مجانين حق انتخاب كردن و انتخاب شدن دارند. كساني كه به سن 21 سال رسيده باشند مىتوانند به عضويت شوراي عالي اتحاد جماهير شوروي انتخاب شوند.ا
ا ا

اصل 97

اانتخاب نمايندكٌان بر اصل برابري استوار است. يعني هر انتخاب‏كننده يك رأي دارد و همه انتخاب‏كنندكٌان به صورت برابر در انتخابات شركت مىكنند.ا
ا ا

اصل 98

انمايندكٌان به صورت مستقيم توسط مردم انتخاب مىشوند.ا

اصل 99

اانتخاب نمايندكٌان به صورت مخفي بوده و كنترل اراده انتخاب‏كنندكٌان ممنوع است.ا

اصل 100

اسازمانهاي زير حق معرفي نامزدهاي نمايندكٌي را دارند. شعب و سازمانهاي حزب كمونيست اتحاد شوروي، اتحاديه‏هاي كاركٌري، سازمان لنينيستي كمونيستي جوانان سراسر شوروري، سازمانهاي تعاوني و ديكٌر سازمانهاي اجتماعي، هيأتهاي كاركنان موسسات و سازمان جلسات نظاميان. بحتْ آزاد و همه جانبه ثيرامون سجاياي سياسي، عملي و شخصي نامزدها و نيز حق تبليغ در جلسات و مطبوعات، تلويزيون و راديو براي اتباع شوروي و سازمانهاي اجتماعي تضمين است، هزينه‏هاي ناشي از انجام انتخابات شوراهاي نمايندكٌان مردم از سوي دولت ثرداخت مىشود.ا

اصل 101

اانتخاب نماينده براي شوراهاي نمايندكٌان مردم در حوزه‏هاي انتخاباتي صورت مىكٌيرد. يك تبعه شوروي نمىتواند در بيش از دو شوراي نمايندكٌان مردم انتخاب شود. انتخابات شوراها را كميسيونهاي مربوط به اجراي انتخابات كه از ميان نمايندكٌان سازمانهاي اجتماعي و هيأتهاي كاركنان موُسسات، و جلسات نظاميان در واحدهاي نظامي، تشكيل مىشوند، انجام مىدهند. ترتيب انجام انتخابات طبق قوانين صورت مىكٌيرد.ا

اصل 102

اانتخاب‏كنندكٌان خواسته‏هاي خويش را به نمايندكٌان منتخب تقديم مىدارند، شوراهاي مربوط، به خواسته‏ها رسيدكٌي نموده و به تهيه برنامه‏هاي رشد اقتصادي و اجتماعي و تنظيم بودجه مى‏ثردازند و ئكٌونكٌي تحقق آنها را به اطلاع مردم مىرسانند.ا

اصل 103

انمايندكٌان شوراها داراي اختيار تام از سوي مردم مىباشند. نمايندكٌان مساإل مربوط به امور دولتي، اقتصادي - اجتماعي و فرهنكٌي را حل و فصل نموده و بر كار دستكٌاه‏هاي حكومتي و سازمانها نظارت مىكنند. هر نماينده در فعاليت خود منافع و مصالح عمومي دولت و خواستهاي حوزه انتخابيه خود را ملاك قرار مىدهد.ا

اصل 104

انمايندكٌان وظاإف خود را بدون تعطيل وظاإف عادي خود انجام مىدهند، نماينده هنكٌام تشكيل اجلاسيه شورا و همئنين براي اجراي وظاإف نمايندكٌي خويش به موجب قانون از انجام وظاإف توليدي يا خدماتي با حفظ حقوق متوسط خود در محل كار داإمي خويش معاف است.ا

اصل 105

اهر نماينده حق دارد دستكٌاه‏هاي دولتي و مسإولين را مورد سإوال قرار دهد و آنان موظف به ثاسخكٌويي در اجلاسيه شورا مىباشند. نماينده حق دارد در زمينه مساإل مربوط به فعاليت نمايندكٌي خويش به نام اركٌانهاي دولتي و اجتماعي و موُسسات و ادارات مراجعه و در بررسي مساإلي كه مطرح ساخته است شركت نمايد.ا
ا مسإولين دستكٌاه‏هاي دولتي و ادارات موظفند نماينده را بي‏درنكٌ بثذيرند و به نظريات وي در موقع مقرر رسيدكٌي كنند.ا

اصل 106

اشرايط لازم براي تحقق بلامانع و موُتْر حقوق و تكاليف نمايندكٌان شورا تأمين مىكٌردد. مصونيت نمايندكٌان و ديكٌر تضمينات لازم براي فعاليت نمايندكٌي در قانون مقام نمايندكٌان و ساير قوانين مربوط به اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي و جمهوريهاي متحده و خودمختار تعيين مىكٌردد.ا

اصل 108

ااركان عالي قدرت دولتي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي، شوراي عالي اتحاد جماهير شوروي است.ا
ا شوراي عالي مذكور در حل جمعي مساإلي كه به موجب قانون اساسي در حيطه صلاحيت آن قرار كٌرفته اختيار كامل دارد. تصويب و اصلاح قانون اساسي شوروي، ثذيرش جمهوريهاي جديد به اتحاد شوروي، تصويب تشكيل جمهوريهاي خودمختار و استانهاي خودمختار جديد، تصويب برنامه‏هاي دولتي رشد اقتصادي و اجتماعي، تصويب بودجه دولت و كٌزارش درباره اجراي آنها، و تشكيل اركٌانهاي اتحاد جماهير شوروي كه در برابر شوراي عالي مسإول هستند، منحصرا توسط شوراي عالي اتحاد جماهير شوروي صورت مىثذيرد. قوانين شوروي توسط شوراي عالي اتحاد جماهير شوروي يا از طريق همه‏ثرسي كه طبق تصميمات شوراي عالي انجام مىكٌيرد به تصويب مىرسد.ا

اصل 109

اشوراي عالي از دو مجلس زير تشكيل مىشود:ا
ا شوراي اتحاد و شوراي مليتها.ا
ا مجلسين شوراي عالي اتحاد شوروي داراي حقوق متساوي مىباشند.ا

اصل 111

اهر يك از مجلسين شوري عالي اتحاد شوروي يك رييس مجلس و ئهار معاون انتخاب مىكنند. روُساي شوراي اتحاد و مليتهاي دوره‏هاي اجلاسيه مجلس مربوط را رهبري و در اجراي مقررات داخلي آن مراقبت مىنمايند.ا
ا جلسات مشترك مجلسين از طريق روُساي مذكور به نوبت اداره مىشود.ا

اصل 107

اهر نماينده موظف است درباره كار خود و شورا به انتخاب‏كنندكٌان و ساير موُسسات و سازمانهاي اجتماعي كه او را به نمايندكٌي خود انتخاب كرده‏اند كٌزارش دهد. نماينده‏‏‏اي كه خود را شايسته و مورد اعتماد انتخاب‏كنندكٌان نشان ندهد طبق تصميم اكتْريت انتخاب‏كنندكٌان و به موجب تشريفات مقرر در قانون مىتوان در هر زمان او را فراخوانده و بر كنار ساخت.ا

اصل 110

اتعداد نمايندكٌان شوراي اتحاد و شوراي مليتها برابر است. نمايندكٌان شوراي اتحاد در حوزه‏هاي انتخابي داراي جمعيت مساوي، انتخاب مىشوند. نمايندكٌان شوراي مليتها به ترتيب ذيل انتخاب مىشوند‏:ا
ا از هر جمهوري متحده 32 نماينده از هر جمهوري خودمختار 11 نماينده، از هر استان خودمختار 5 نماينده و از هر حوزه خودمختار يك نماينده.ا
ا شوراي اتحاد و شوراي مليتها ثس از آن كه ثيشنهاد كميسيونهاي اعتبارنامه‏ها كه توسط خود آنها انتخا ب مىشود، نسبت به تصويب اعتبارنامه‏هاي نمايندكٌان تصميم مىكٌيرند و در مواردي كه قوانين انتخاباتي نقض شده است، انتخابات را باطل اعلام مىكند. ا

اصل 112

ااجلاسيه‏هاي شوراي عالي اتحاد شوراي دو بار در سال تشكيل مىكٌردد.ا
ا اجلاسيه‏هاي فوق‏العاده به تقاضاي هيأت رييسه (ثرزيديوم) شوراي عالي اتحاد شوروي و يا به ثيشنهاد يكي از جمهوريهاي متحده يا حداقل (3)/(1) نمايندكٌان يكي از مجلسين تشكيل مىشود. هر دوره اجلاسيه شوراي اتحاد شوروي از جلسات جداكٌانه و مشترك مجلسين و نيز از جلسات كميسيونهاي داإمي مجلسين يا جلسات كميسيونهاي شوراي عالي اتحاد شوروي كه در فواصل ميان جلسات مجلسين بركٌزار مىشود، تشكيل مىكٌردد. هر دوره اجلاسيه در جلسات جداكٌانه يا مشترك مجلسين افتتاح و ثايان مىيابد.ا

اصل 113

اتقديم لوايح قانوني براي تصويب در شوراي عالي اتحاد شوروي، توسط شوراي اتحاد، شوراي مليتها، هيأت رييسه شوراي عالي اتحاد شوروي، شوراي وزيران اتحاد شوروي، جمهوريهاي متحده از طريق اركٌانهاي عالي قدرت مربوطه، كميسيونهاي شوراي عالي اتحاد شوروي و كميسيونهاي داإمي مجلسين آن نمايندكٌان شوراي عالي اتحاد شوروي، ديوان عالي اتحاد شوروي و دادستان كل اتحاد شوروي صورت مىكٌيرد.ا
ا سازمانهاي اجتماعي نيز از طريق اركٌانهاي كل كشوري مربوطه از حق ثيشنهاد قانوني برخوردارند.ا

اصل 114

الوايح قانوني كه براي بررسي و تصويب به شوراي عالي اتحاد شوروي ثيشنهاد شده در جلسات جداكٌانه يا مشترك مجلسين مطرح مىكٌردد. در صورت لزوم لايحه قانوني را مىتوان براي بررسي مقدماتي و تكميلي به كميسيونهاي مربوطه ارجاع نمود. قانون اتحاد شوروي در صورتي مصوب به شمار مىرود كه در هر يك از مجلسين شوراي عالي اتحاد شوروي، اكتْريت نمايندكٌان مجلس به آن رأي متْبت داده باشند. تصميمات شوراي عالي اتحاد شوروي با اكتْريت آراء نمايندكٌان شوراي عالي اتحاد شوروي به تصويب مىرسد. لوايح قانوني و مساإل بسيار مهم ديكٌر به موجب تصميمي كه شوراي عالي اتحاد شوروي يا هيأت رييسه شوراي عالي اتحاد شوروي به ابتكار خود يا به ثيشنهاد يك جمهوري متحده اتخاذ مىنمايد مىتواند در معرض بحتْ همكٌاني مردم قرار كٌيرد.ا
ا ا

اصل 115

ادر صورت بروز اختلاف ميان شوراي اتحاد و شوراي مليتها موضوع به يك كميسيون سازش كه توسط مجلسين بر اساس حقوق متساوي تشكيل مىشود ارجاع مىكٌردد و سثس بار ديكٌر در جلسه مشترك مورد بررسي قرار كٌرفته و ئنانئه اين بار نيز توافق حاصل نشد، موضوع در دوره اجلاسيه بعدي شوراي عالي اتحاد شوروي به بحتْ كٌذاشته شده يا توسط شوراي عالي اتحاد شوروي جهت همه‏ثرسي به رأي عموم كٌذارده خواهد شد.ا

اصل 116

اقوانين و تصويب‏نامه‏هاي اتحاد شوروي و ديكٌر اسناد شوراي عالي اتحاد شوروي به زبانهاي جمهوريهاي متحده و به امضاي صدر و دبير هيأت رييسه شوراي عالي اتحاد شوروي صادر و منتشر مىكٌردد.ا

اصل 117

انماينده شوراي عالي اتحاد شوروي حق دارد شوراي وزيران، وزيران، و روُساي اركٌانهاي ديكٌر كه توسط شوراي عالي اتحاد شوروي تشكيل مىشوند را مورد سإوال قرار دهد. شوراي وزيران اتحاد شوروي يا مقام مسإولي كه مورد سإوال قرار كٌرفته بايد حداكتْر طي سه روز به اجلاسيه جاري شوراي عالي اتحاد شوروي شفاها يا كتبا ثاسخ دهد.ا

اصل 118

انماينده شوراي عالي اتحاد شوروي را نمىتوان بدون موافقت شوراي مذكور و در فواصل مياندوره‏هاي اجلاسيه، بدون موافقت هيأت رييسه شوراي عالي اتحاد شوروي، مورد تعقيب جزايي قرار داده و يا بازداشت نموده و يا توسط دادكٌاه به مجازات محكوم نمود.ا
ا ا

اصل 119

اشوراي عالي اتحاد شوروي در جلسه مشترك مجلسين، هيأت رييسه را كه از اركان داإمي شوراي مذكور است انتخاب مىكند. اين اركان در فعاليت‏هاي خود در برابر شوراي عالي اتحاد شوروي مسإول است و در فاصله ميان دوره‏هاي اجلاسيه شورا در ئهارئوب قانون اساسي وظاإف عاليترين ركن قدرت دولتي اتحاد شوروي را انجام مىدهد.ا
ا ا

اصل 120

اهيأت رييسه شوراي عالي اتحاد شوروي كه از ميان نمايندكٌان انتخاب مىشوند مركب است از:ا
ا صدر هيأت رييسه، معاون اول صدر، ثانزده معاون صدر به نسبت يك نفر از هر جمهوري متحده، دبير هيأت رييسه و بيست و يك عضو.ا

اصل 121

اهيأت رييسه شوراي عالي اتحاد شوروي داراي وظاإف زير است.:ا
ا 1 - تعيين تاريخ انتخابات شوراي عالي اتحاد شورويا
ا 2 - دعوت به تشكيل دوره‏هاي اجلاسيه شوراي عالي اتحاد شورويا
ا 3 - هماهنكٌ ساختن فعاليت كميسيونهاي داإمي مجلسين شوراي عالي اتحاد شورويا
ا 4 - رعايت قانون اساسي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي، نظارت و تطابق قانون اساسي و قوانين جمهوريهاي متحده با قانون اساسي و قوانين اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي.ا
ا 5 - تفسير قوانين اتحاد شورويا
ا 6 - تصويب و فسخ قراردادهاي بين‏الملليا
ا 7 - لغو تصويب‏نامه‏ها و دستورالعملهاي شوراي وزيران اتحاد شوروي و شوراهاي وزيران جمهوريهاي متحده در صورت عدم مطابقت با قانون.ا
ا 8 - اعطاي درجات نظامي و رتبه‏هاي سياسي و عناوين اختصاصيا
ا 9 - وضع و اعطاي نشانها، عناوين افتخاري و مدالهاي مخصوصا
ا 10 - سلب واعطاي تابعيت اتحاد شوروي و رسيدكٌي به مسإله ترك تابعيت شوروي و اعطاي ثناهندكٌي به خارجيان.ا
ا 11 - صدور فرمان‏هاي عفو عمومي و بخشودكٌيا
ا 12 - تعيين نمايندكٌان سياسي كشور در دول خارجي و در سازمانهاي بين‏المللي و فراخواندن آنها.ا
ا 13 - ثذيرفتن استوارنامه‏هاي نمايندكٌان سياسي دول خارجي و اكروديتها
ا 14 - تشكيل شوراي عالي دفاع و تصويب تركيب اعضاي آن، عزل و نصب فرماندهان عالي نيروهاي مسلح.ا
ا 15 - برقراري حكومت نظامي در قسمتي از مناطق يا سراسر كشور به منظور دفاع از كشور.ا
ا 16 - اعلام بسيج عمومي يا جزييا
ا 17 - در فواصل مياندوره‏هاي اجلاسيه شورا، اعلام حالت جنكٌ در صورت حمله نظامي به كشور و يا ضرورت عمل به تعهدات بين‏المللي ناشي از قرارداد دفاع مشترك در قبال تجاوز.ا
ا 18 - اعمال اختيارات ديكٌري كه به موجب قانون اساسي اتحاد شوروي به آن واكٌذار شده است.ا

اصل 122

اهيأت رييسه شوراي عالي اتحاد شوروي در فواصل هر دوره‏هاي اجلاسيه شوراي عالي داراي صلاحيت‏هايي به شرح زير مىباشد مشروط بر اين كه مصوبات خود را دوره‏‏هاي اجلاسيه بعدي براي نصب به شوراي عالي تقديم كند:ا
ا 1 - اصلاح قوانين جاري شورويا
ا 2 - تصويب تغييرات مرزي ميان جمهوريهاي متحدها
ا 3 - تأسيس وزارتخانه‏هاي اتحا د شوروي و كميته‏هاي دولتي و انحلال آنها به ثيشنهاد شوراي وزيران.ا
ا 4 - بركناري يا انتصاب اعضاي شوراي وزيران شوروي به ثيشنهاد رييس شوراي وزيران شوروي.ا
ا ا

اصل 123

اهيأت رييسه شوراي عالي اتحاد شوري فرامين و تصميمات لازم را تصويب و اعلام مىنمايد.ا

اصل 124

اثس از انقضاي دوره شوراي عالي اتحاد شوروي، هيأت رييسه شوراي عالي اختيارات خود را تا زماني كه هيأت رييسه جديد توسط شوراي عالي جديد انتخاب شود، حفظ مىكند. شوراي عالي جديد دو ماه ثس از انجام انتخابات، به وسيله هيأت رييسه دوره ثيشين شوراي عالي اتحاد شوروي تشكيل جلسه مىدهد.ا

اصل 125

ا"شوراي اتحاد" و "شوراي مليتها" از ميان نمايندكٌان خود، كميسيونهاي داإمي براي بررسي مقدماتي مساإلي كه در حوزه صلاحيت شوراي عالي اتحاد شوروي قرار دارد و نيز براي كمك به اجراي قوانين اتحاد شوروي و ديكٌر تصميمات شوراي مذكور و هيأت رييسه آن و نظارت بر فعاليت دستكٌاه‏ها و سازمانهاي دولتي تشكيل مىدهند.ا
ا مجلسين شوراي عالي اتحاد شوروي مىتوانند كميسيونهاي مشترك بر اساس تساوي حقوق تشكيل دهند، شوراي عالي اتحا د شوروي هر وقت لازم بداند براي هر موضوعي كميسيونهاي رسيدكٌي و نظارت و تفتيش و غيره تشكيل مىلاهد. تمام سازمانهاي دولتي و اجتماعي و مسإولين امر موظفند به تقاضاهاي كميسيونهاي شوراي عالي اتحاد شوروي و كميسيونهاي مجلسين عمل كنند و مدارك و اسناد لازم را در اختيار آنها قرار دهند.ا
ا توصيه‏هاي كميسيونها مىبايد از سوي سازمانهاي دولتي و اجتماعي و ادارات مورد بررسي و توجه قرار كٌيرد و نتيجه امر بايد در موعد مقرر به اطلاع كميسيونها برسد.ا

اصل 126

اشوراي عالي اتحاد شوروي بر فعاليت همه اركٌانهاي دولتي كه در برابر آن ثاسخكٌو هستند نظارت مىكند.ا
ا شوراي مذكور كميته نظارت مردم اتحا د شوروي را كه در رأس نظام اركٌانهاي نظارت مردم قرار دارد، تشكيل مىدهد.ا
ا ئكٌونكٌي سازماندهي و ترتيب فعاليت اركٌانهاي نظارت مردم طبق قانون مربوط به نظارت مردم در شوروي تعيين مىكٌردد.ا

اصل 129

اشوراي وزيران اتحاد شوروي از طرف شوراي عالي اتحاد شوروي در جلسه مشترك شوراي اتحاد و شوراي مليتها با تركيب زير تشكيل مىكٌردند:ا
ا - رييس شوراي وزيران اتحاد شورويا
ا - معاونان اول و معاونان رييس شوراي وزيرانا
ا - وزراي اتحاد شورويا
ا - روُساي كميته‏هاي دولتي اتحاد شورويا
ا - روُساي شوراي وزيران جمهوريهاي متحده به اعتبار مقام خود جزو شوراي وزيران اتحاد شوروي هستند.ا
ا شوراي عالي اتحاد شوروي به ثيشنهاد رييس شوراي وزيران اتحاد شوروي مىتواند روُساي سازمانها و ديكٌر دستكٌاه‏هاي اتحاد شوروي را به عضويت هيأت دولت اتحاد شوروي درآورد.ا
ا شوراي وزيران اتحاد شوروي در نخستين دوره اجلاسيه شوراي عالي جديد اتحاد شوروي از خود سلب اختيار مىنمايد.ا
ا ا

اصل 130

اشوراي وزيران اتحاد شوروي در برابر شوراي عالي اتحاد شوروي مسإول بوده و در فواصل ميان‏دوره‏اي اجلاسيه شوراي عالي شوروي در قبال هيأت رييسه شوراي عالي مسإوليت دارد.ا
ا شوراي وزيران اتحاد شوروي درباره فعاليت خود به صورت منظم به شوراي عالي اتحاد شوروي كٌزارش مىدهد.ا

اصل 131

اشوراي وزيران اتحاد شوروي در حل و فصل كليه مساإل مربوط به اداره مملكت تا آنجا كه اين مساإل به موجب قانون اساسي در حيطه صلاحيت شوراي عالي اتحاد شوروي و هيأت رييسه آن شورا نباشد، اختيار كامل دارد.ا
ا شوراي وزيران اتحاد شوروي داراي اختياراتي به شرح زير است:ا
ا 1 - هدايت طرح توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنكٌي، تصويب و اجراي طرحهاي لازم به منظور افزايش رفاه و رشد فرهنكٌي مردم، ثيشرفت علم و تكنيك، استفاده معقول از منابع طبيعي و حفاظت آن، تقويت نظام ثولي و اعتباري، اجراي سياست واحد در زمينه قيمتها، مزد و تأمين اجتماعي، سازماندهي بيمه دولتي ونظام آماري و محاسباتي واحد، اداره امور موُسسات و مجتمعهاي صنعتي، ساختماني، كشاورزي، ترابري، ارتباطات بانكها و همئنين ساير سازمانها و ادارات تابعه در سراسر كشور.ا
ا 2 - طرح برنامه‏هاي دولتي جاري و درازمدت رشد اقتصادي اجتماعي شوروي، تنظيم بودجه دولتي و تسليم آن به شوراي اتحاد شوروي، تهيه كٌزارش اجرايي برنامه‏ها و عملكرد بودجه و تقديم آن به شوراي عالي مذكور.ا
ا 3 - اقدامات لازم براي دفاع از منافع دولت و حفظ مالكيت سوسياليستي و برقراري و حفظ نظام اجتماعي و تأمين حقوق و آزاديهاي مردم و دفاع از آن.ا
ا 4 - اتخاذ تدابير لازم براي تأمين امنيت كشور.ا
ا 5 - هدايت عمومي توسعه نيروهاي مسلح اتحاد شوروي و تعيين سنوات خدمت نظامي.ا
ا 6 - اتخاذ تصميم در خصوص برقراري مناسبات و همكاري در زمينه‏هاي سياسي، بازركٌاني، اقتصادي، علمي، فني و فرهنكٌي با كشورهاي خارجي و اجراي موافقتنامه‏هاي بين‏المللي و فسخ آنها.ا
ا 7 - تشكيل كميته‏ها و هيأت‏هاي مديريت كل و ادارات امور اقتصادي اجتماعي، فرهنكٌي و دفاعي در كنار شوراي وزيران اتحاد شوروي.ا

اصل 127

اترتيب فعاليت شوراي عالي اتحاد شوروي و سازمانها تابعه آن طبق اصول مقرر توسط شوراي عالي اتحاد شوروي و ديكٌر قوانين اين كشور كه بر اساس قانون اساسي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي صادر مىكٌردند، تعيين مىكٌردد.ا

اصل 128

اشوراي وزيران اتحاد شوروي، يعني حكومت اتحاد شوروي عاليترين اركٌان اجرايي و اداري قدرت حكومتي اتحاد شوروي است.ا

اصل 132

ابراي حل مساإل مربوط به هدايت اقتصادي و ساير امور دولتي، هيأت رييسه شوراي وزيران شوروي، به عنوان اركٌان داإمي شوراي وزيران شوروي مركب از رييس شوراي وزيران شوروي و معاونان اول و معاونان شوراي وزيران عمل مىنمايد.ا

اصل 133

اشوراي وزيران شوروي در اجراي قوانين اين كشور و ساير تصميمات شوراي عالي اتحاد شوروي و هيأت رييسه آن تصويب‏نامه‏ها و دستورالعملهاي لازم را صادر و به اجرا مىكٌذارد.ا
ا تصويب‏نامه‏ها و دستورالعملهاي شوراي مذكور در سراسر كشور لازم‏الاجرا است.ا

اصل 134

اشوراي وزيران شوروي در مساإلي كه در محدوده صلاحيت اتحاد شوروي قرار دارد، حق دارد اجراي تصويب‏نامه‏ها و دستورالعملهاي شوراي وزيران جمهوري‏هاي متحده را به حالت تعليق درآورده و نيز بخشنامه‏ها و تصميمات وزارتخانه‏ها و كميته‏هاي حكومتي كشور و ديكٌر دستكٌاه‏هاي تابعه را لغو نمايد.ا

اصل 135

اشوراي وزيران اتحاد شوروي فعاليت وزارتخانه‏ها، كميته‏هاي دولتي سراسر اتحاد شوروي و كميته‏هاي مشترك ميان اتحاد شوروي و جمهورىهاي متحده و ديكٌر سازمانهاي تابعه را هماهنكٌ ساخته و هدايت مىكند.ا
ا وزارتخانه‏ها و كميته‏هاي دولتي سراسر اتحاد شوروي اداره اموري را كه به آنها واكٌذار شده و نيز اداره امور مرتبط با وظاإف مزبور را در سراسر كشور مستقيما يا از طريق دستكٌاه‏هايي كه خود تشكيل داده‏اند هدايت نموده و انجام مىدهند.ا
ا وزارتخانه‏ها و كميته‏هاي دولتي مشترك ميان اتحاد شوروي و جمهوري‏هاي متحده، اداره اموري را كه به آنها سثرده شده رهبري و يا از طريق وزارتخانه‏ها و ديكٌر اركٌان‏هاي جمهوريهاي متحده و ساير دستكٌاه‏هاي تابعه شوروي، مستقيما اداره مىكنند.ا
ا ترتيب انتقال دستكٌاه‏هاي اقتصادي و ساير موُسسات از تبعيت جمهوري يا سازمانهاي محلي به تبعيت اتحاد شوروي توسط هيأت رييسه اتحاد شوروي تعيين مىكٌردد.ا
ا وزارتخانه‏ها و كميته‏هاي دولتي اتحاد شوروي در خصوصي شرايط و ثيشرفت اموري كه در حوزه صلاحيت آنهاست مسإول خواهند بود.ا
ا آنها در اجراي قوانين كشور و تصميمات ديكٌر شوراي عالي اتحاد شوروي و هيأت رييسه آن، تصويب‏نامه‏ها و دستورالعملهاي شوراي وزيران اتحاد شوروي، تصميمات لازم اتخاذ و ئكٌونكٌي اجراي آن را سازمان مىدهند.ا

اصل 136

احدود صلاحيت شوراي وزيران اتحاد شوروي و هيأت رييسه آن و ترتيب فعاليت آنها و ئكٌونكٌي مناسبات ميان شوراي وزيران و ديكٌر سازمان‏هاي دولتي و نيز فهرست وزارتخانه‏ها و كميته‏هاي دولتي سراسر شوروي و وزارتخانه‏ها و كميته‏هاي دولتي مشترك ميان اتحاد شوروي و جمهوريهاي متحده در اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي به موجب قانون اساسي و قوانين مربوط به شوراي وزيران اتحاد شوروي تعيين مىكٌردد. ا

اصل 137

اركن عالي قدرت دولتي جمهوري متحده، شوراي عالي جمهوري متحده است.ا
ا شوراي مذكور در حل و فصل جميع مساإلي كه به موجب قانون اساسي شوروي و جمهوري متحده در صلاحيت آن قرار كٌرفته، اختيار دارد.ا
ا تصويب قانون اساسي جمهوري متحده و اصلاح آن يا تصويب برنامه‏هاي رشد اقتصادي و اجتماعي و بودجه دولتي و كٌزارش درباره تحقق آنها، تشكيل سازمانهايي كه در برابر شوراي عالي جمهوري متحده داراي مسإوليت مىباشند، منحصرا توسط شوراي عالي اين جمهوري صورت مىثذيرد.ا
ا قوانين جمهوري متحده توسط شوراي عالي جمهوري متحده، يا از طريق همه‏ثرسي به موجب تصميمات شوراي عالي مذكور، انجام و به تصويب مىرسد.ا

اصل 138

اشوراي عالي جمهوري متحده، هيأت رييسه شوراي عالي را كه ركن داإمي شوراي عالي جمهوري متحده مىباشد و در جميع فعاليتهاي خود در برابر آن مسإوليت دارد، انتخاب مىكند.ا
ا تركيب و اختيارات هيأت رييسه شوراي عالي جمهوري متحده به موجب قانون اساسي جمهوري متحده تعيين مىشود.ا

اصل 139

اشوراي عالي جمهوري متحده، شوراي وزيران جمهوري متحده، يعني حكومت جمهوري متحده را كه از سازمانهاي عالي اجرايي و مديريت قدرت دولتي جمهوري متحده مىباشد‏ تشكيل مي‏دهد.ا
ا شوراي وزيران جمهوري متحده در برابر شوراي عالي داراي مسإوليت و در فواصل ميان دوره‏هاي اجلاسيه در برابر هيأت رييسه شوراي عالي متحده نيز مسإوليت دارند.ا

اصل 140

اشوراي وزيران جمهوري متحده به موجب قوانين مصوب اتحاد شوروي و جمهوري متحده، و تصويب‏نامه‏ها و دستورالعملهاي شوراي وزيران اتحاد شوروي تصويب‏نامه‏ها و دستورات لازم را صادر مىكند و ئكٌونكٌي اجراي آن را سازمان داده و نظارت مىنمايد.ا

اصل 141

اشوراي وزيران جمهوري متحده حق دارد اجراي تصويب‏نامه‏ها و دستورالعملهاي شوراي وزيران جمهوريهاي خودمختار را به حالت تعليق درآورد و تصميمات كميته‏هاي اجرايي شوراهاي نمايندكٌان مردم در مناطق استانها، شهرهاي تابعه جمهوري و شوراهاي مردمي استانهاي خودمختار و جمهوريهايي كه فاقد استان مىباشد و ساير شهرها و نواحي ديكٌر را لغو كند.ا

اصل 142

اشوراي وزيران جمهوري متحده، فعاليتهاي وزارتخانه‏هاي مشترك ميان اتحاد شوروي و جمهوري متحده و وزارتخانه‏هاي جمهوري، كميته‏هاي دولتي جمهوري متحده و ديكٌر سازمانهاي تابعه خود را با يكديكٌر هماهنكٌ و هدايت مىكند.ا
ا وزارتخانه‏ها و كميته‏هاي مشترك ميان اتحاد شوروي و جمهوري متحده اموري را كه در جمهوري متحده به آنها سثرده شده است، رهبري مىكنند. و يا امور رشته‏هاي مرتبط را اداره نموده و در فعاليتهاي خود هم تابع شوراي وزيران جمهوري متحده هستند و هم تابع وزارتخانه‏ها يا كميته‏هاي مشترك ميان اتحاد شوروي و جمهوري متحده مىباشد.ا
ا وزارتخانه‏هاي جمهوري و كميته‏هاي دولتي اداره اموري را كه به آنها سثرده شده است رهبري كرده و در امور رشته‏هاي مربوط كنترل و نظارت دارند و در كار خود نيز از شوراي وزيران جمهوري متحده ثيروي مىكنند.ا

اصل 143

اركن عالي قدرت دولتي جمهوري خودمختار شوراي عالي جمهوري خودمختار مىباشد. تصويب و اصلاح قانون اساسي جمهوري خودمختار، تصويب برنامه‏هاي رشد اقتصادي و اجتماعي و بودجه كشور، و تشكيل اركاني كه در برابر شوراي عالي جمهوري خودمختار مسإول هستند، منحصرا توسط شوراي عالي جمهوري خودمختار صورت مي‏كٌيرد.ا
ا قوانين جمهوري خودمختار توسط شوراي عالي جمهوري خودمختار به تصويب مىرسد.ا
ا ا

اصل 144

اشوراي عالي جمهوري خودمختار، هيأت رييسه شوراي عالي جمهوري خودمختار را انتخاب مىكند و شوراي وزيران جمهوري خودمختار يعني دولت جمهوري خودمختار را تشكيل مىدهد.ا

اصل 145

ااركٌانهاي قدرت دولتي در مناطق، استانها و استانهاي خودمختار، حوزه‏هاي خودمختار، نواحي، شهرها، بخشها، شهركها و دهات، شوراهاي نمايندكٌان مردم آنها مىباشند.ا

اصل 146

اشوراهاي محلي نمايندكٌان مردم جميع مساإل واجد اهميت محلي را بر اساس مصالح عمومي دولت و منافع مردم ساكن قلمرو خود حل و فصل مىنمايند.ا
ا تصميمات اركٌان‏هاي حكومتي بالاتر را اجراء كرده و فعاليت شوراهاي رده‏هاي ثايين‏تر نمايندكٌان مردم را رهبري مىكنند، در بحتْ ثيرامون مساإل مربوط به جمهوري و مربوط به سراسر اتحاد جماهير شوروي شركت و ثيشنهادهاي خود را مطرح مىسازند.ا
ا شوراهاي محلي نمايندكٌان مردم در قلمرو اختيارات خود مساإل مربوط به امور سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنكٌي را رهبري مىكنند بودجه محلي را تصويب و اركٌانهاي دولتي و موُسسات و سازمانهاي تابع خود را رهبري نموده و رعايت قوانين و حفظ نظام اجتماعي و حقوق شهروندان را تأمين و به قدرت دفاعي كشور مساعدت مىنمايند.ا

اصل 147

اشوراهاي محلي نمايندكٌان مردم در حيطه اختيارات خود توسعه اقتصادي و رشد اجتماعي قلمرو خود را تأمين نموده و رعايت قوانين را از سوي سازمانها، موُسسات و ادارات نظارت مىنمايند. همئنين بر فعاليت آنها در زمينه انتفاع از اراضي، و حفاظت طبيعت و آباداني و استفاده از نيروي انساني و توليد كالاهاي مصرفي مردم و تسهيل در امر خدمات اجتماعي، فرهنكٌي و معيشتي مردم نظارت مىنمايند.ا

اصل 149

ااركان اجرايي و مديريت شوراهاي محلي نمايندكٌان مردم، كميته‏هاي اجرايي منتخب مركب از نمايندكٌان اين شوراها هستند.ا
ا كميته‏هاي اجرايي هر سال حداقل يك بار ثيرامون فعاليت خود در برابر شوراهاي انتخاب‏كننده و نيز در جلسات هيأتهاي كاركنان موُسسات و در محل سكناي شهروندان كٌزارش لازم را اراإه مىنمايند.ا

اصل 148

اشوراهاي محلي نمايندكٌان مردم در حوزه اختياراتي كه قوانين اتحاد شوروي، جمهوري متحده و جمهوري خودمختار به آنها تفويض نموده، تصميمات لازم را اتخاذ مىكنند. تصميمات مذكور براي كليه موُسسات، ادارات و سازمانها و همئنين مسإولين و شهروندان مقيم قلمرو اين شوراها واجب‏الاطاعه است.ا

اصل 150

اكميته‏هاي اجرايي شوراهاي محلي نمايندكٌان مردم هم در برابر شورايي كه آنها را انتخاب نموده و هم در برابر ركن اجرايي و مديريت مافوق خود مستقيما ثاسخكٌو و مسإول هستند.ا

اصل 151

اامور قضايي در اتحاد شوروي فقط به وسيله محاكم قضايي صورت مىكٌيرد.ا
ا در اتحاد شوروي محاكم زير وجود دارند:ا
ا دادكٌاه عالي اتحاد شوروي، دادكٌاه عالي جمهوريهاي متحده، دادكٌاه‏هاي عالي جمهوريهاي خودمختار، دادكٌاه‏هاي منطقه، استان و شهرها، دادكٌاه‏‏هاي استانهاي خودمختار، دادكٌاه‏هاي حوزه‏ها و دادكٌاه‏هاي خلق ناحيه در شهرها و نيز دادكٌاه‏هاي نظامي در نيروهاي مسلح.ا

اصل 152

ادر اتحاد شوروي كليه محاكم بر اساس انتخابي بودن دادرسان و داوران تشكيل مىكٌردند.ا
ا دادرسان خلق ناحيه (شهر) به وسيله شهروندان ناحيه و بر اساس حق انتخاب عمومي برابر و مستقيم و با رأي مخفي براي مدت ثنج سال انتخاب مىكٌردند داوران دادكٌاه‏هاي خلق ناحيه با رأي علني و در جلسات شهروندان براي دو سال و نيم انتخاب مىكٌردند.ا
ا دادكٌاه‏هاي بالاتر توسط شوراهاي مربوطه نمايندكٌان خلق براي مدت ثنج سال انتخاب مىشوند.ا
ا دادرسان دادكٌاه‏هاي نظامي توسط هيأت رييسه شوراي عالي اتحاد شوروي براي مدت ثنج سال و داوران خلق اين دادكٌاه‏ها در جلسات نظاميان براي مدت دو سال و نيم انتخاب مىشوند.ا
ا دادرسان و داوران خلق در برابر اشخاص يا سازمانهاي انتخاب‏كننده آنان مسإول و ثاسخكٌو هستند.ا
ا سازمانهاي انتخاب‏كننده به ترتيب مقرر در قانون آنها را احضار و بر كنار مىنمايند.ا

اصل 153

ادادكٌاه عالي اتحاد شوروي ركن عالي قضايي اتحاد شوروي بوده و نظارت خود را بر فعاليتهاي قضايي محاكم اتحاد شوروي، و جمهوريهاي متحده به موجب قانون اعمال مىنمايد.ا
ا دادكٌاه عالي اتحاد شوروي مركب از رييس دادكٌاه عالي، معاونان او، اعضاي دادكٌاه و داوران مردم توسط شوراي عالي اتحاد شوروي انتخاب مىشوند.ا
ا روُساي دادكٌاه‏هاي عالي جمهوريهاي متحده به اعتبار سمت، عضو ديوان عالي اتحاد جماهير شوروي مىباشند.ا
ا تشكيلات ديوان عالي اتحاد شوروي و آيين دادرسي آن طبق قانون مربوط تعيين مي‏شود.ا

اصل 154

ارسيدكٌي به دعاوي مدني و كيفري در تمام محاكم با مشاركت كليه قضات صورت مىكٌيرد و دعاوي در دادكٌاه‏هاي شهرستان با شركت داوران مردم انجام مىكٌيرد.ا
ا داوران مردم در امور قضايي از كليه حقوق دادرسان برخوردارند.ا
ا ا

اصل 155

ادادرسان و داوران مردم مستقل بوده و فقط تابع قانون مىباشند.ا

اصل 156

ادادرسي در اتحاد شوروي بر اصل مساوات در برابر قانون و محاكم استوار است.ا

اصل 157

ارسيدكٌي به دعاوي در تمامي محاكم به صورت علني است.ا
ا دادرسي غير علني فقط در موارد مقرر در قانون و با رعايت تمام قواعد آيين دادرسي مجاز است.ا

اصل 158

امتهم در دعاوي كيفري از حق معاضدت قضايي برخوردار است.ا

اصل 159

ارسيدكٌي به دعاوي مردم به زبان محلي جمهوريهاي متحده يا خودمختار و يا استان صورت مىكٌيرد.ا
ا ئنانئه اصحاب دعوا به زباني كه دادرسي به آن انجام مىكٌيرد، آشنا نباشند از حق داشتن مترجم و دفاع به زبان مادري برخوردار خواهند بود.ا

اصل 160

اهيئكس را نمىتوان مجرم شناخت و به كيفر رسانيد مكٌر به موجب قانون و به حكم دادكٌاه.ا

اصل 161

اكانون وكلاي دادكٌستري معاضدت قضايي لازم را در اختيار شهروندان و سازمانها قرار مىدهد.ا
ا در موارد مقرر در قانون معاضدت قضايي به طور رايكٌان انجام مىكٌيرد تشكيلات و طرز كار كانون وكلاء به موجب قانون اتحاد جماهير شوروي و جمهوريهاي متحده تعيين مىشود.ا

اصل 162

انمايندكٌان سازمانهاي اجتماعي و مجموعه‏هاي كاركٌري مىتوانند در دادرسي‏هاي مدني و كيفري شركت نمايند.ا

اصل 163

احل و فصل اختلافات اقتصادي بين ادارات و سازمانها به وسيله هيأتهاي داوري دولتي در حدود صلاحيتشان صورت مىكٌيرد. سازمان و نحوه كار هيأتهاي داوري دولتي به موجب قانون داوري دولتي در اتحاد شوروي معين مىكٌردد.ا

اصل 164

انظارت عاليه بر اجراي دقيق و يكسان قوانين از جانب وزارتخانه‏ها، كميته‏هاي دولتي، دواإر و موُسسات اركان اجرايي، شوراهاي محلي، كولخوزها، تعاونيها، مسإولين امور و ساير شهروندان كشور بر عهده دادستان كل كشور شوروي و ساير دادستانهاي تابع مىباشد.ا

اصل 165

ادادستان كل اتحاد شوروي توسط شوراي عالي اتحاد شوروي منصوب و در برابر آن مسإول و در فواصل مياندوره‏هاي اجلاسيه شوراي عالي، در برابر هيأت رييسه شوراي عالي اتحاد شوروي نيز داراي مسإوليت است.ا

اصل 166

ادادستانهاي جمهوريهاي متحده، جمهوريهاي خودمختار، مناطق، استانها و دادستانهاي خودمختارتوسط دادستان كل اتحاد شوروي منصوب مىكٌردند.ا
ا دادستانهاي حوزه‏هاي خودمختار و نواحي و شهرها توسط دادستانهاي جمهوريهاي متحده تعيين و دادستان كل اتحاد شوروي، آنان را تأييد مىكند.ا

اصل 167

ادوره مأموريت دادستان كل اتحاد شوروي و همه دادستانهاي مادون ثنج سال تمام است.ا

اصل 168

انمايندكٌان دادستانها، اختيارات خود را مستقل از هر كٌونه سازمانهاي محلي اعمال و در فعاليت خود تابع دادستان كل شوروي هستند. ترتيب فعاليت نمايندكٌان مذكور طبق قانون تعيين مىكٌردد.ا

اصل 169

اآرم كشور اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي نقشي است از يك داس و ئكش بر ثهنه كره زمين ميان اشعه خورشيد و در هاله‏اي از خوشه‏هاي كٌندم با شعار زحمتكشان تمامي كشورها: "متحد شويد" كه به زبان تمامي ملل جمهوريهاي متحده نوشته شده است.ا
ا بخش فوقاني آرم به يك ستاره ثنج ثر منتهي مىكٌردد.ا

اصل 170

اثرئم دولت اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي عبارتست از يك قطعه ثارئه ئهاركٌوش سرخ رنكٌ كه در زاويه بالاي آن يعني كنار ئوبه ثرئم تصوير يك دادس و ئكش زرين و بالاي داس و ئكش يك ستاره سرخ ثنج ثر كه محدود به خطوط طلايي است. طول ثرئم دو برابر عرض آن مي‏باشد.ا

اصل 171

اسرود ملي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي را هيأت رييسه شوراي عالي اتحاد شوروي تصويب مىنمايد.ا

اصل 172

اثايتخت اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي شهر "مسكو" مىباشد.ا

اصل 173

اقانون اساسي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي عاليترين قانون اتحاد شوروي است.ا
ا تمام قوانين و مقررات و كليه مصوبات سازمانهاي دولتي بايد به موجب قانون اساسي كشور صادر و با آن مطابقت داشته باشد.ا

اصل 174

اهر كٌونه تغيير قانون اساسي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي با تصميم شوراي عالي اتحاد شوروي و حداقل با اكتْريت دو سوم آراء كل نمايندكٌان هر يك از مجلسين كه تصويب شده باشد صورت مىكٌيرد.

بازگشت به صفحه اصلی   

بازگشت به صفحه قانون اساسي كشورها